پرواز در آسمان آبی

پرواز در آسمان آبی

این وبلاگ، مخاطبِ خاص داشت... جان‌جانم، به تو از تو می‌نوشتم. اینجا خونه‌ی عشقمون بود که هر روز یه حسِ نابِ جدید توش متولد می‌شد... این وبلاگ از این پس به‌روز نمی‌شود
پرواز در آسمان آبی

پرواز در آسمان آبی

این وبلاگ، مخاطبِ خاص داشت... جان‌جانم، به تو از تو می‌نوشتم. اینجا خونه‌ی عشقمون بود که هر روز یه حسِ نابِ جدید توش متولد می‌شد... این وبلاگ از این پس به‌روز نمی‌شود

بهشتِ خیالِ آغوشت


مثل هروقتی که خسته‌ام از اتفاقا، مثل وقتایی که فکرای بیهوده فرسوده‌ام می‌کنه، مثل همیشه که جز تو کسی حرفای قلبمو نمی‌شنوه ولی فاصله‌ها قدرتشون بیشتره؛ مثل همه‌ی این وقتا، پناه می‌برم به خیال... 

خیالی جنسش لطافت مخمل خنده‌هات، رنگش آروم ناتمام چشمات؛


اینکه تو باشی...

من باشم...

ساحل ساحل، سکوت باشه...

نسیم نسیم، آرامش باشه...

بغل بغل، امنیت باشه...

عاشقانه عاشقانه، زمزمه باشه...

موج موج، بوسه باشه...

نفس‌ نفس، دل‌دادگی باشه...

خروش خروش، خوشبختی باشه...


و من با همه‌ی اینا کنارت بشینم و همه‌ی این اتفاقای بد فقط یه کابوس کوتاه باشه که حتی نگذاری به زبون بیارمش و همون حس گذرا‌ هم با نوازش دستای مهربونت محو بشه تو صدای هیجان بی‌انتهای عشقمون...

به‌نظرت همه‌ی  اینها رو درکنار تو خواستن زیاده‌خواهی‌های یه عاشقه؟



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.