انگار خوشبختیای رو از دست دادم که هیچوقت متعلق به من نبود...
فاصله یعنی میخوام و نمیشه
فاصله یعنی این دنیا که بینمون ایستاده
فاصله یعنی از اینجا که هستم تا تپش قلبم
فاصله یعنی حرفایی که به گوشِت نمیرسه
فاصله یعنی صدات که نمیشنوم
فاصله یعنی نزدیکترینم، عزیزترینم
فاصله یعنی یک کلمه
فاصله یعنی این روزا
یادته یه روزی بود، نه خیلی دور، که بادیدن پیامت دستام از شوق میلرزید؟ حالا لرزش دستام موندگار شده، شده یه یادگاری عزیز از عشق تو...
گاهی به یه سایه نگاه میکنی، یا وقتی که به آسمون خیره میشی. اینجور وقتها فقط داری «هیچ» رو میبینی، «هیچ» رو، «تهی» رو، «بی» مطلق رو؛ و توی این «هیچ»، «همهچیز» هست.
این روزا، دنیای من «بی» تو، همون سایهست، همون آسمونه... که نبودنت تمام دنیامو پر کرده؛ نبودنت شده «همهچیز»...