پرواز در آسمان آبی

پرواز در آسمان آبی

این وبلاگ، مخاطبِ خاص داشت... جان‌جانم، به تو از تو می‌نوشتم. اینجا خونه‌ی عشقمون بود که هر روز یه حسِ نابِ جدید توش متولد می‌شد... این وبلاگ از این پس به‌روز نمی‌شود
پرواز در آسمان آبی

پرواز در آسمان آبی

این وبلاگ، مخاطبِ خاص داشت... جان‌جانم، به تو از تو می‌نوشتم. اینجا خونه‌ی عشقمون بود که هر روز یه حسِ نابِ جدید توش متولد می‌شد... این وبلاگ از این پس به‌روز نمی‌شود

حس خوب داشتنت

توی جمع نشستم؛

احساس تنهایی می‌کنم؟ نه؛

جات خالیه؟ خیلی؛

احساسم؟ خوشحالی از ته دل، مگه میشه کسی تو قلبش عشق داشته باشه و حالش خوش نباشه؟

دورم ازت، دستام توی دستات نیست، ولی شادم از اینکه جوری دارمت که هیچکس نمی‌تونه ازم بگیردت...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.