پرواز در آسمان آبی

پرواز در آسمان آبی

این وبلاگ، مخاطبِ خاص داشت... جان‌جانم، به تو از تو می‌نوشتم. اینجا خونه‌ی عشقمون بود که هر روز یه حسِ نابِ جدید توش متولد می‌شد... این وبلاگ از این پس به‌روز نمی‌شود
پرواز در آسمان آبی

پرواز در آسمان آبی

این وبلاگ، مخاطبِ خاص داشت... جان‌جانم، به تو از تو می‌نوشتم. اینجا خونه‌ی عشقمون بود که هر روز یه حسِ نابِ جدید توش متولد می‌شد... این وبلاگ از این پس به‌روز نمی‌شود

حس خوب با تو بودن


کافیه کنارت  راه برم،

دستم  تو دستات باشه،

تا بتونم تحسین رو تو نگاه تمام رهگذرا ببینم و حسرت و غبطه رو تو نگاه تمام‌ اونایی که دوست داشتن جای من بودن؛

حتی اونایی که از من زیباترن، سروقدترن، شاداب‌ترن...

ولی تو کنارشون راه نمی‌ری،

ولی دست تو توی دستاشون نیست،

ولی هیچ‌وقت دست تو دور کمرشون رو نگرفته،

ولی پناه و آرامششون تو نیستی...


من، تا همیشه می‌بالم به داشتنت، تا همیشه برات پروازم و به عالم فخر می‌فروشم که یه روزگاری به وسعتِ ابدیت، قلبم برای تو تپیده... 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.